در یک تضادم
در تضادی میان سکوت و فریاد
گاهی سکوت را ترجیح می دهم و گاهی عُقده ای دارم برای فریاد.
آری سکوت می کنم اما سکوتم از رضایت نیست، ولی نمی دانم چرا عده ای سکوتم را حمل بر ناتوانی ام در جواب می دانند در حالیکه سکوت می کنم تا مبادا حرفهایم باعث رنجشی گردد، و اینک که از سکوتم چنین تعبیری گشته است من نیز بر دوراهی سکوت و فریاد رسیده ام؛ چراکه دیگر خسته گشته ام از این سکوت.
کاش می دانستند که سکوتم از ناتوانی نیست
کاش می دانستند که سکوتم نوعی احترام است و تکریم دیگران
وکاش می دانستند که این سکوت گویای هزارن سخن ناگفته است
و کاش می دانستند که این سکوت هم پایانی دارد و شاید دلیلش همان آرامش قبل از طوفان است و بس.
سکوت بهتر است یا فریاد؟
و کدامیک بهتر است؟
سکوت یا فریاد؟
(امیر امیری)